بر ما چه گذشت؟
با همۀ این تجربه های تاریخی , مسیری که در کشور ما طی شد,به ویژه پس از دوران دفاع مقدس , مسیر دیگری بود. اوضاع اقتصادی و اجتماعی ما پس از جنگ ظرفیت آن را داشت که ما با همان روحیۀ جهادی و فرهنگ قناعت زمان جنگ به سمت تقویت و حمایت از تولید داخلی برویم و به یک قدرت اتقصادی منحصر به فرد , نه تنها در منطقۀ خود, بلکه در تمام دنیا مبدل شویم, اما در پیش گرفتن سیاست ها و توصیه های لیبرالی که عمدتا از باز کردن درهای اقتصادی و ارتباط با اقتصاد جهانی و لزوم تعامل با دیگر کشورهای دم می زد,عملا اقتصاد کشور را که فاقد زیر ساخت های تولیدی لازم بود, با اقتصادی مصرف زده و متکی به در آمدهای نفتی تبدیل کرد.
کالاهای ساخت ایران که به حمایت های دولتی و مردمی نیاز داشت, در رقابتی نابرابر با کالاهای خارجی قرار گرفت و کارخانه ها و کارگاه های تولیدی که در دهۀ شصت رو به رونق می رفتند, یکی پس از دیگری ورشکسته و تعطیل شدند. هر چه پیش آمدیم این وضعیت بدتر شد. خروجی هم معلوم است که چیست ؛ افزایش بیکاری و اتکاری بیشتر به در آمدهای نفتی ! از یک طرف , بیکاری فزاینده به مشکلات معیشتی دامن می زند و از طرف دیگر , اقتصاد وابسته به درآمدهای نفتی , با کوچکترین نوسانات و افت خیزها در بازارهای نفت , همچون موج های دریا بالا و پایین می رود.
فرمان دست شماست
حمایت از کالای ایرانی فقط یک شعار سال نیست ؛یک دستور سیاسی یا اداری بی مبنا و غیر واقعی هم نیست .حمایت از کالای ایرانی , چه در زمینۀ سیاستگذاری و ریل گذاری برای تقویت کمیت و کیفیت تولید داخلی که وظیفه دولت است و چه در زمینۀ ترویج و مصرف آن که وظیفۀ مردم است تنها مسیری است که برای پیشرفت اقتصادی و حل ریشه ای معضلات معیشتی در پیش روی ما قرار گرفته است . همه ما مسئولیم و باید تلاش کنیم کالای ایرانی به هر نحوی تقویت شود. خودمان باید تولید کنیم و خودمان مصرف کنیم تا اقتصاد مقاوم و پایدار بسازیم.
منبع:ماهنامه فرهنگی و مجله قدر شماره121