نام گذاری سالها با عناوین مختلف , تنها جنبه نمادین ندارد؛بلکه هدف اصلی از طرح شعار سال جنبۀ راهبردی آن است که باید مصرف کنندگان , سیاست گذاران و دولت مردان مد نظر قرار دهند. در سال های گذشته , آنچه بیشتر مد نظر قرار گرفته, جنبۀ نمادین شعار سال بوده و کمتر به بعد سیاست گذاری آن توجه شده است.
وقتی از سیاست گذاری صحبت می شود, منظور اقدامات و سیاست هایی است که دولت به منظور تحقق اهداف مورد نظر خود در پیش می گیرد.نگاه نمادین به شعارهای اقتصادی سال ناشی از نگاه های سطحی و ظاهری است و به شعار زدگی , عمل نکردن و گزارش ها و تحقیقات بدون اثر منجر می شود. این سطح از آسیب تنها مختص به خواص جامعه , اعم از سیاستگذاران , مسئولان کشوری و نخبگان علمی نمی شود؛ بلکه در میان عوام جامعه و آحاد مردم نیز در سطح وسیعی وجود دارد. مردم به عنوان مصرف کنندگان نقش پر رنگی در تحقق شعار «حمایت از کالای ایرانی» دارند؛ زیرا در شکل دادن به رفتارهای اقتصادی و اجتماعی سهم بزرگ و چشمگیری دارند.
نظام تولید و توزیع توسط مردم شکل می گیرد . مردم از یک سو فعال اقتصادی هستند و تولید و توزیع را شکل می دهند و از سوی دیگر با تقاضای مصرفی خود به تولید جهت می دهند. اگر مردم کالایی را تقاضا نکنند , هیچ تولید کننده یا وارد کننده ای مایل به تولید و عرضۀ آن نخواهد بود. بنابراین مردم نقشی اساسی در تحقق اقتصادی مقاوم دارد. همین که تأثیر خرید جنس ایرانی به عنوان یکی از جنبه های حمایت از کالای ایرانی برای مردم تبین شود, تأثیر بسیاری در آگاهی آنان دارد. در ذیل به صورت خلاصه به چند اثر خرید کالای ایرانی توسط مردم اشاره می کنیم.
بسیاری از کالای های خارجی که مردم مصرف می کنند , مشابه داخلی دارند و به دست تولید کنندگان داخلی نیز تولید می شوند, سرمایه یکی از عواملی است که شکل گیری تولید و شروع هر کار اقتصادی وابسته به وجود آن است. تولید کنندۀ کالا برای خرید ماشین آلات , زمین و دیگر ملزومات به پول و سرمایه نیاز دارد و بدون آن امکان شروع فعالیت اقتصادی برایش وجود ندارد. بنابراین برای شکل گیری تولیدات داخلی, سرمایه گذاری بزرگی صورت گرفته و مصرف نکردن کالای داخلی و مصرف کالای مشابه داخلی به معنای از بین بردن این سرمایه های و استهلاک تدریجی آنهاست, خودرو سازی یک نمونۀ عینی در این زمینه است. برای شکل گیری این صنعت در کشور , سرمایه و هزینه عظیمی صرف شده و استفادۀ نادرست از بدین معناست که سرمایه های کمتری نسبت به تولید کنندگان و رقیبان خارجی کسب می کنند و توان آنها برای رقابت با کالای خارجی کاهش می یابد. کاهش قدرت رقابتی تنها محدود به کاهش صادرات نمی شود؛ بلکه به کاهش کیفیت کالاها نیز منجر خواهد شد؛ زیرا کاهش در آمد تولید کننده موجب می شود که توانایی کمتری برای نوآوری داشته باشد. بنابراین کیفیت کالاهای داخلی تنها به تولید کنندگان بستگی ندارد؛ بلکه مردم نیز نقش مؤثری در این زمینه دارند.
منبع:ماهنامه قدر شماره122
افزایش اشتغال و مبارزه با فقر و بیکاری نیز یکی از آثار حمایت از کالای ایرانی است . بیکاری یکی از معضلات امروز کشور است. مصرف کالای خارجی که مشابه ایرانی دارد, به معنای بیکاری کارگران داخلی و اشتغال کارگران خارجی است ؛ در صورتی که بسیاری از تولیدات داخلی از نظر سطح کیفی تفاوتی با کالای وارداتی ندارد.
بنابراین مردم با مصرف کالای ایرانی می توانند سهم بسیاری در بیکار نشدن نیروی کار داخلی داشته باشند و نقش آنها در کنار دولت بسیار چشمگیر است.
خرید کالای ایرانی موجب جلوگیری از خروج ارز نیز می شود . یکی از معضلات کشور, نیاز به دلار و ارزهای خارجی است. بخش عمده ای از این نیاز ناشی از واردات کالاهای مصرفی است که موجب مصرف منابع ارزش کشور می شود. مصرف کالای ایرانی موجب کاهش نیاز به دلار و ارزهای خارجی می شود و نقش بسیاری در کنترل شوک های ارزی و افزایش ناگهانی قیمت آن دارد.
منبع: ماهنامه قدر شماره122
چند صد سال پیش , زمانی که هنوز هندوستان متسعمرۀ استعمارگر پیر نشده بود,کالاهای ساخت هند تمام بازارهای جهان را تسخیر کرده بود. بازرگانان آن روز جهان تلاش می کردند به هر نحوی خود را به هندوستان برسانند و انواع کالاهای هندی , از منسوجات و انواع پارچه گرفته تا ادویه جات و انواع پارچه گرفته تا ادویه جات و اجناس فلزی و مواد دارویی بخرند و به سر زمین های خود ببرند.
استعمارگران تازه کار پرتغالی و هلندی و بعدتر انگلیسی و فرانسوی , هر یک به نحوی در پی دستیابی به امتیازات تجارت با هندوستان بودند وکمپانی هند شرقی بریتانیا و فرانسه و هلند برای این منظور شکل گرفتند.در آمد های دولت مسلمان هندوستان آن قدر زیاد بود که کل عوارضی که اروپایی ها برای تجارت از بندر سورت می پرداختند , حتی به یک صدم آن هم نمی رسید. آن زمان,کالای ساخت انگلستان کیفیت بسیار پایینی داشت, به نحوری که حتی خود مردم جزیره نیز به مصرف آنها تمایل نداشتند!عمدۀ اعتراض تولید کنندگان انگلیسی به کمپانی هند شرقی این بود که این کمپانی کالاهای با کیفیت هندوستان را وارد می کند و اجازه نمی دهد تولید کنندگان داخلی به تولید خود ادامه دهند. تحت این فشارها , دولت انگلستان به پیشنهاد «توماس مان» قانونی راتصویب کرد که بر اساس آن , واردات کالاهایی که در داخل انگلستان تولید می شدند ممنوع می شد, موانع صادراتی برای کالاهای تولید داخل کاهش می یافت, زمین های غربی برای تولید بیشتر و کاهش واردات زیر کشت می رفت , کشتی رانی فقط از طریق کشتی های انگلیسی صورت می گرفت و از همه جالبتر اینکه ذائقه انگلیسی ها باید به سمت مصرف کالاهای انگلیسی تغییر می کرد.
با تضعیف و اضمحلال حکومت هندوستان به تدریج و طی حدود صد سال, کشوری که برترین قدرت اقتصادی جهان بود و با کیفیت ترین کالاهای آن روز را تولید می کرد, به مستعمره ای تبدیل شد که هیچ استقلال سیاسی و اقتصادی نداشت و همۀ امور آن تحت سلطۀ بیگانگان قرار گرفت.کشورهای اروپایی و به ویژه انگلستان و فرانسه توانسته بودند با تقویت تولید داخلی خود نبض اقتصاد جهان را به دست بگیرند.
منبع : ماهنامه قدر شماره121
در همین دوران ,آمریکایی هایی که توانسته بودند استقلال خود را از دولت انگلستان به دست آورند, حدود صد سال درهای اقتصادی خود را به روی همۀ جهان بستند و با حمایت از تولید داخلی خود , به چنان قدرت اقتصادی دست یافتند که در بیشتر قرن بیستم , یکه تاز عالم اقتصادی شدند وحتی اروپایی هایی که با حربۀ استعمار توانسته بودند رقبای شرقی خود را از میدان به در کنند , از آمریکا به لحاظ اقتصادی عقب ماندند.
آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم نیز استراتژی مشابهی را در پیش گرفتند و توانستند با همان روحیۀ سخت کوشی زمان جنگ , وارد عرصه تولید شوند و اقتصاد ویران خود را به قدرتی جهانی و در بعضی موارد پیشروتر از آمریکایی ها تبدیل کنند.
منبع:ماهنامه فرهنگی و مجله قدر شماره121